شهیدستان کرج

یادمان شهدا و رزمندگان دبیرستان شهدای انقلاب

شهیدستان کرج

یادمان شهدا و رزمندگان دبیرستان شهدای انقلاب

سلام خوش آمدید
شهید تکلو-حسین

 

شهید حسین تکلو
نام پدر: علی حسین
تاریخ تولد: 2-1-1345 شمسی
محل تولد: همدان - نهاوند
مقطع تحصیلی:دانشجوی رشته تربیت معلم
تاریخ شهادت : 19-10-1365 شمسی
عملیات:کربلای5
سن:20سال
محل شهادت : پاسگاه زید
گلزار شهدا:امامزاده محمد
البرز - کرج

 

 https://s26.picofile.com/file/8460914834/%D8%AA%DA%A9%D9%84%D9%88_%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%862.jpg

 

https://s26.picofile.com/file/8460914850/%D8%AA%DA%A9%D9%84%D9%88_%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%863.jpg

 

https://s27.picofile.com/file/8460914826/%D8%AA%DA%A9%D9%84%D9%88_%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%861.jpg


خدایا؛ عشقی که در درونم بر افروختی تا بتوانم سیاهی ها و گناههای وجودم را با نور ایمان کنار بزنم و بتوانم به وصال معشوق برسم، شکر می کنم. اگر عنایات تو نبود، شاید نمی توانستم که به تو این همه وصلت نمایم. این عشق و علاقه به خدا آنقدر در درون من جالب و با شور ...
 

 

 

 

 

 

 

 

.
خدایا؛ عشقی که در درونم بر افروختی تا بتوانم سیاهی ها و گناههای وجودم را با نور ایمان کنار بزنم و بتوانم به وصال معشوق برسم، شکر می کنم. اگر عنایات تو نبود، شاید نمی توانستم که به تو این همه وصلت نمایم. این عشق و علاقه به خدا آنقدر در درون من جالب و با شور ...



نوید شاهد البرز : "شهید حسین تکلو" در سال 1345درشهرستان نهاوند درخانواده ای زحمتکش، چشم به جهان گشود و پس ازطی دوران کودکی خویش در آغوش گرم و پرمهر و محبت خانواده، درسن 7سالگی وارد دبستان شد. کلاس اول و دوم خود را در آنجا سپری کرد و درسال 1354 به کرج عزیمت نمود و همچنان باقی دوران تحصیل خود را دراین شهرستان ادامه داد.  به جبهه های حق علیه باطل در قسمت غرب کشور شتافت و همزمان موفق به اخذ مدرک دیپلم گردید و در دانشگاه تربیت معلم شرکت نمود و در شهرستان رباط کریم، تربیت معلم شهید صدوقی ادامه تحصیل داد و در سال 1365 بازهم به جبهه رفت و این دفعه به جنوب کشور و از طریق سپاه ناحیه کرج با گردان سپاه محمد (ص) اعزام شد و مدت 45 الی 50 روز در جبهه ماند و در عملیات کربلای 5 شرکت نمود و در تاریخ نوزدهم دی ماه 1365 درشلمچه مورد اصابت تیر به کمرش قرار گرفت و به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

سیری در وصیت نامه شهید

بسم الله الرحمن الرحیم

با درود بر منجی عالم بشریت حضرت مهدی (ع) و با درود بر نایب برحقش امام خمینی رهبر مستضعفان جهان و با درود بر ملت شهید پرور ایران و با درود بر تمامی شهیدان، معلولان و اسیران جنگ تحمیلی.

ما را چه باک از مرگی که ما را در آخر با خود خواهد برد و چرا در ابتدا، با پای خود نروم که چه شیرین است اینگونه جان دادن.

خدایا عشقی که در درونم بر افروختی تا بتوانم سیاهی ها و گناههای وجودم را با نور ایمان کنار بزنم و بتوانم به وصال معشوق برسم، شکر می کنم. اگر عنایات تو نبود، شاید  نمی توانستم که به تو این همه وصلت نمایم. این عشق و علاقه به خدا آنقدر در درون من جالب و با شور بود که یاد دنیا و خوشیهای زندگی را از من ربود و تنها عشق به خودش را در درون من جای داد.

چند سخنی با امت حزب الله دارم. سخنم سخن شهداست. مردم قدر این نعمت عظیم (امام امت) و این انقلاب اسلامی عظیم اسلامی را بدانید و خدا را همیشه شاکر باشید. حق بزرگی که بعد از انقلاب بر دوش تک تک ما سنگینی می کند را باید به سر منزل مقصود برسانیم. مردم نکند خدای نخواسته همچون مردم بی وفای صدر اسلام که حضرت علی و امام حسین را تنها گذاشتند، امام را تنها بگذارید. نکند خدای نخواسته به فرمایشات ایشان بی توجه باشید و اطاعت ننمایید. نکند کارهایی انجام دهید که خود ناخواسته به اهداف استعمار و منافقین عمل کرده باشید.

امروز و در این موقعیت بار جنگ بر دوش تک تک مردم سنگینی می کند.

شما ای برادران پاسدار و ارتش و کلیه رزمندگان، بار مسئولیت و سنگینی جنگ را در مرحله اول شما به دوش می کشید. هر مصیبتی که وارد آید، ابتدا به شماست. بدانید که رمز موفقیت جنگ در بعد رزمندگی اطاعت از فرماندهی است. برادران رزمنده همیشه در عبادت اخلاص داشته باشید و در مقابل مشکلات و سختیها صبر کنید از نفس عماره که نفس شیطانی است، اطاعت نکنید. همواره بر هوای نفستان مسلط باشید که هر کجا می خواهد، شما را نکشاند.

شما ای خانواده معظم شهدا حمایت از رزمندگان اسلام را فراموش نکنید. حضور شما در صحنه های سیاسی و اجتماعی به رزمندگان دلگرمی می دهد. سعی کنید که از خط امام فاصله نگیرید که خدای نخواسته به گمراهی کشیده خواهید شد.

چند سخن با پدر و مادر و برادرانم: پدر و مادر از زحمات مداوم و زیادی که برای من کشیدید؛ خیلی متشکرم. از اینکه من را تشویق به فراگیری علم و دانش کردید تا بتوانم دیپلم خود را بگیرم؛ تشکر می کنم.

پدر و مادرم؛ اگر در زندگی شما را ناراحت کردم یا از من ناراحتی دیده اید به بزرگی خودتان مرا ببخشید. زحمات خودتان را بر من حلال کنید. از برادرانم می خواهم که همواره به یاد خدا باشند که دلها فقط با نام خدا آرام می گیرد. تا آنجا که می توانند از انقلاب و امام حمایت مستمر کنند.

از خواهرم می خواهم که در شهادت من اصلا ناراحت نباشد و بچه هایش را طوری بار آورد که اسلام می خواهد. شهادت بالاترین افتخاری است که انسانهای والامقام آن را از خدا طلب می کنند. حال که این موقعیت پیش آمد تا در صحنه نبرد حق علیه باطل شرکت کنم و شهادت نصیبم شود، خیلی خوشحال هستم.

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار

به امید پیروزی رزمندگان اسلام و قدس عزیز

 

 

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
آخرین نظرات