شهیدستان کرج

یادمان شهدا و رزمندگان دبیرستان شهدای انقلاب

شهیدستان کرج

یادمان شهدا و رزمندگان دبیرستان شهدای انقلاب

سلام خوش آمدید
شهید علیشیری-مهدی

شهیدمهدی علیشیری
نام پدر: ایرج
تاریخ تولد: 10-10-1341 شمسی
محل تولد: اصفهان
تاریخ شهادت : 23-1-1362 شمسی

سن:21سال

سوم نظری

محل شهادت : فکه

والفجر1

گلزار شهدا:جاوید الاثر


دفتر دبیرخانه دبیرستان

https://s24.picofile.com/file/8455750876/%D8%B9%D9%84%DB%8C%D8%B4%DB%8C%D8%B1%DB%8C_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C.jpg


https://s31.picofile.com/file/8468348384/%D8%B9%D9%84%DB%8C%D8%B4%DB%8C%D8%B1%DB%8C_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_2_.jpg


https://s30.picofile.com/file/8468348392/%D8%B9%D9%84%DB%8C%D8%B4%DB%8C%D8%B1%DB%8C_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C.jpg













سلام خدمت مادرم که دوستش دارم. سلامی به عظمت دل‌ها، مادر عزیزم ان شا الله حالتان خوب است و ما را با دعاهایتان یاد کنید...
مادرجان، مادری که تمام عمر عشقت، محبتت و جان‌فشانیت را به دل خریده بودم، دلم می‌خواهد بدانی که این چند روز را در چه فکری سر می‌کنم. انتظار، آدمی را به یاد خاطرات و گذشته‌های تلخ و شیرین می‌اندازد. دیروز در این اندیشه بودم که چقدر از عمرم را برای دیگرانی صرف کردم که زندگی را شناخته و نشناخته سیر کردند و اینک جز غباری از خاطراتشان که بر صحیفه دلمان نشسته است دیگر پیوندی نیست تا دل‌های وارسته را به هم مقید سازد.
مادرجان شما یقین والاتر از آنی بودید که فرزندتان را درک نکیند و می‌دانم که درک کردید مرا و زندگی را برایم به گونه‌ای شناساندید و این را از صفای قلبتان، نگاه‌های محبت‌آمیزتان و صبرتان دانستم. وقتی شناختم زندگی را و اینکه چگونه نهال محبت و صمیمیت را در قلب‌هایمان بکاریم و احساس کردم که زندگی من در وجود شما خلاصه می‌شود و مهرورزی را در شما دیدم...
معلم گرامیم در این عمری که صرف کردم آموخته‌ها را آزمودم و با کوله‌باری از محنت و درد در این گوی تلاش برای زندگی گفته‌ها را به دلم حک کردم و تجربه‌ها را افزودم. آدم مقید است که برای کمال خود بکوشد و تا نیفتاده است قامت خود خم نکند و چقدر خوشحالم که تجدید خاطره‌ی سیمایتان، حرف‌هایتان و درس‌هایتان این ایستادگی را استوار می‌کند.
.... بسیج دانش‌آموزی محیطی بود که علاقه‌ام را شدت بخشید به این که نگاهبان مغزهای نورس نوجوانان و فرزندانی باشم که اساس مملکتی را بنیان می‌نهادند.

مادرم، زندگی سراسر علاقه‌هاست و چون آتشگهی پابرجاست و این علاقه اگر در خدمت همنوعان خلاصه گردد، شیفتگی الهی می‌آورد که ما کردیم و خود، یقین می‌دانی که چقدر روی آنان جان‌فشانی‌ها کردم.

من عاشق خدمت بودم خدمت به کودکان، خدمت به نوجوانان و آنانی که صفای باطنشان روشنی‌بخش جان‌هاست و خواهد بود و این خدمت سوزاند وجودمان را و افروخت شعله‌ی غمگساریمان را و این که به حال محرومیتشان؛ به حال ناآگاهیشان غم‌ها را به جان بخریم.
                                                                                                    التماس دعا دارم

چکامه ای از وصیت شهید مهدی علیشیری  :
«بسم ربّ الشهداء و الصدقین »
وَعَدَ اللَّـهُ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَمَسَاکِنَ طَیِّبَةً فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ ۚ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللَّـهِ أَکْبَرُ ۚ ذَٰلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ.
خداوند اهل ایمان را از مرد و زن وعده فرموده است که در بهشت ابدی که در زیر آن نهرها جاری اشت درآورد و در جایگاههای نیکوی بهشت عدن منزل دهد و برتر و بزرگتر از این نعمتها، مقام رضا و خشنودئی خدا را به آنان کرامت فرماید و ان به حقیقت رستگاری بزرگ است.   «توبه 72 »
اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمّدرسول الله و اشهدان امیر المومنین علی ولی الله.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
آخرین نظرات