شهیدستان کرج

یادمان شهدا و رزمندگان دبیرستان شهدای انقلاب

شهیدستان کرج

یادمان شهدا و رزمندگان دبیرستان شهدای انقلاب

سلام خوش آمدید
شهید جلالی-عباسعلی

عباسعلی جلالی پندری

نام پدر: مرتضی

تاریخ تولد: 1-9-1345 شمسی

محل تولد: یزد - تفت - نیر

تاریخ شهادت : 2-4-1365 شمسی

محل شهادت :کردستان

گلزار شهدا: امامزاده محمد

البرز - کرج




 شهید «عباسعلی جلالی» که فرزند «مرتضی» است در تاریخ اول آذر ماه 1345، در شهرستان «تفت» در یزد در خانواده ای شیعه و مومن چشم جهان گشود. او دومین فرزند خانواده و دارای سه خواهر و یک برادر بود. وی تحصیلات خود را تا پایان اول راهنمایی در این شهر گذراند و سپس به همراه خانواده به شهرستان کرج نقل مکان نمود. پدر وی کارگر کارخانه کاشی «ایرانا» و مادرش خانه دار بود. وی پس از سکونت در شهرستان کرج تحصیلات خود را تا کلاس اول دبیرستان ادامه داد.

درسال 63، جهت انجام دوره سربازی اش وارد سپاه شد و به عنوان پاسدار وظیفه مشغول خدمت شد. تا این که بعد از رشادت ها و جانبازی های فراوان در دوم تیرماه 1365، بر اثر سانحه بریده شدن فرمان تراکتور و پرتاب شدن وی در دره جاده بین «گلو وزیده» در منطقه کردستان به دشهادت رسید. تربت پاک شهید در «امامزاده محمد کرج» نمادی از ایثار و شهامت راه وطن است.



وصیت نامه از شهید«عباسعلی جلالی » در دست ماست که آن را در ادامه مطلب می آوریم:

«شکر و سپاس خدای بزرگ که به این بنده خاطی مهلتی داد تا این کلمات را براین ورقهای بس بی ارزش بیاورم و برای عزیزانم که از حالای من سرچشمه گرفته اند و مانند اعضای من هستند همانطور که عضوی نمی تواند دوری عضو دیگر را تحمل نماید.

مادرم شاید وصیتی باشد برای شما که از ضمیرم برمی خیزد و امیدوارم که به ضمیر شماها نشیند. باری بنده درگه خاکی گناهانی کردم حکمها که از وجود انسانیت خارج بود بر زبان راندم خود به این گنه هائی که کردم معترف هستم و دست امانت به سوی خداوند الرحمن دارم که شاید قوتی به دست بدهد که دراین راه طولانی بتوانم این پیکره بی ارزش را که ابزاری است درجهت آن هدف اعلا گرفته و آن را پرورش دهم و بتوانم به وسیله آن افراد مفیدی برای جامعه عزیز تحویل دهم زیرا که تمام کوشش ها در این است که دراین برهه از زمان که مسئولیت آن بر عهده ما است، باشد که به سلامت به نسل آینده تحویل دهیم.

 دراین مسیر طولانی خطاها و گناهانی وجود دارد که انسان را از مسیر خارج و در دره بس مخوف وجود و خوی حیوانیست پرت می کند که بنده حقیر می خواهم به اجمالی که می دانم و یارای توانائی من نیست بیان نمایم و اگر شما هم به آن عمل نمائـید می دانم که همیشه موفق و انسانهائی والا می شوید زیرا جامعه انسان بی ارزش نمی خواهد و فقط کسی که برای جامعه مفید است به او قیمت و بها می دهد.

اولین فساد که باعث تباه انسان می شود و غریضه آن در وجود هرانسان قرار دارد. غریزه شهوانی است که بسی انسانها را از مسیر پرت و به انحراف کشانده است. پس باید با آن به درستی رفتار کرد زیرا اگر باشد برخورد وسرکوب گردد مانند آتش زیر خاکستر می گردد و به حدی فوران خواهد نمود و تعادل اخلاط انسان را به هم خواهد زد که بعدا نظرش چیزی جز این نبود و می گفت که با سخترین روش باید با آن برخورد شود و اما اگر برای آن حد و مرزی حائل نشویم. چیزی جز خارج از خوی حیوانیت نیست که جامعه فعلی غرب اسیر آن است و به آن دچار گردیده و هر لحظه گرداب عظیم آن را در هم می کوبد پس شما باید چیزی در اواسط آن رفتار نمائید.

اولین نکته که باعث می شود انسان به این بزه اجتماعی دچار گردد صحبتهای نامشروع یا غیره محارم است زیرا این حرفهای رکیک ضمیمه ای می شود که شما به فسادکشیده شوید پس اولین نکته این است که سعی کنید حرف ها و صحبتهای خود را در چهارچوب ادب و قانون شرع بیان نمائید که خود اصلی ترین راه است که اگر از آن دوری جوئید. یک پایتان از صخره سر خورده است و در سقوط هستید مگر آن طناب عظیم توبه بتواند شما را نجات دهد فرزندانم از شوخی های نامربوط با اجنبی ها خودداری نمائید که ضمیمه فساد است زیرااندک اندک و به تدریج ورطه هلاکت می رسد.

من بسی در این عمر کوتاه خود تجربه ها دراین رابطه به دست آورده ام و انسانهائی رادیدم که چاره ای ندیدند جز هلاکت زیرا دیگر توبه هم برای آنها غیره ممکن است و عادتی اسیر خطرناک شده است و دومین نکته شماباید بدنهای خود را از نامحرم بپوشانید زیرا مانع بسی سخت در راه شیطان وجود خود قرار داده اید. در زمان گذشته که مصادف بود با کشف حجاب و متزلزل شدن چهارچوب خانواده این رسم که در وجود هیچ انسان ایرانی نبود به ما تحمیل نمودند و ما را به اسارت رسومات منحط غربی دچار گردانیدند اما لطف باری تعالی حق یارما گشت و جلوی این خطر عظیم که جامعه را به فساد کشانده بود گرفت و باردیگر اسلام ناب را در خاطر ما زنده گردانید. شماها چه مرد و زن باید حجابتان کامل رعایت نمائید هرچند که دراطراف شماها انسانهایی به حرفه این منافقین از خدا بی خبر و هزار چهره هستند.

  از امام امت خمینی بت شکن، اسلام و انقلاب و روحانیت و ولایت فقیه دفاع کنید نگذارید که کسی به انبیاء ضربه ای وارد کند.

و اما سخنی با مادرم؛

مادر عزیزم! نور چشمم من چه کنم تا این سن چقدر زحمت برای من کشیدی. چقدر زحمت ها در ماموریتم به تو دادم مرا حلال کن که نتوانستم جبران این همه زحمات تو را بکنم مادرم مگر من از علی اکبر پسر امام حسین رنگین تر است.

مادرم شب شهادت مرا شب عروسیم بدانید و هیچگونه گریه و زاری نکنید که دشمن از گریه کردن تو شاد می شود. همیشه خوشحال باش و استوار و اگر خواستید گریه کنی در جای خلوت گریه کن که نکند دشمن اسلام و روحانیت تو را ببیند.

سخنی با برادرانم ؛

برادرانم! بهتر از جانم می خواهم که پیروی امام و یارانش باشید نکند که امام را تنها بگذارید نکند با تنها گذاشتن این امام این همه خون شهیدانمان به هدر برود اگر در آن زمان که من با آنها بودم آنها را اذیت کردم من را ببخشید و من را حلال کنید.

و اما ای پدرم من یک سال نماز و یک ماه روزه بدهکار هستم اگر توانستید بگیرید. اگر هر کس با این انقلاب و امام و روحانیت و دولت جمهوری اسلامی بدبین است حق شرکت کردن در تشییع جنازه من و مجالس من را ندارد.

و ای پدرم اگر توانستید مرا با لباس رزم و پوتین در «امام زاده محمد» حصارک دفن کنید.

نوید شاهد البرز؛
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
آخرین نظرات