نام پدر: مالک اشتر
تاریخ تولد: 17-4-1344 شمسی
محل تولد: البرز - کرج
تاریخ شهادت : 6-12-1361 شمسی
محل شهادت : سومار
البرز - کرج
شهید«علی اکبر حضرتی» به سال 1342، در خانواده ای با پیشه کشاورزی به دنیا آمد. وی تحصیلات ابتدایی را در دبیرستان «مالک اشتر» به پایان رساند و در حالیکه تحصیلات متوسطه خود را در دبیرستان شهدای اتقلاب اسلامی و شهید عالمبخش می گذراند. او به پدرش که پیشه کشاورزی اختیار کرده بود کمک می کرد و درتظاهرات قبل از انقلاب نقش موثری داشته و با کمک تعدادی از دوستان همفکر کانون تعالیم و احکام اسلامی را در سال 1356 ، تاسیس نمود.
پس از پیروزی انقلاب از نخستین کسانی بود که به
عضویت کمیته های انقلاب اسلامی و سپس عضو بسیج مستضعفین گردید. از همان اوایل جنگ
تحمیلی درحالیکه دوران تحصیل را می گذارند. بسیارمشتاق خدمت درجبهه های نبردحق
باطل بود ولی به علت گرفتاریهای خانوادگی و تحصیلی نتوانست تا اخذ دیپلم به جبهه
برود. پس از پایان تحصیلات متوسطه به طور
داوطلب به جبهه رفت و در تاریخ یازدهم مهر
ماه 1361، به ندای رهبر لبیک گفت و به لقاءالله پیوست.
فرازی از وصیت نامه شهید
بسم الله الـــــــــرحمـــن الـــــر حـیـم
«الذین آمنوا و هاجروا وجاهدوا فى سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عندالله و اولئک هم الفائزون»
«کسانیکه ایمان آوردند و هجرت کردند و جهاد کردند در راه خدا با اموالشان و جانشان، در نزد خدا درجه و مقامى بزرگ دارند و همانا رستگارانند.» سوره توبه- آیه 19
بنام الله نوید دهنده پیروزى حق بر باطل و با نام شهیدان انقلاب اسلامى و تمامى شهداى جهان اسلام که از خونشان نهال اسلام رشد نموده و اسلام را روز به روز زنده تر و دشمن اسلام را به پرتگاه نزدیکتر مى کند.
خدایا! فقط تو را مى پرستم و فقط از تو یارى مى خواهم چون فقط تو سزاوار پرستشى و فقط از تو یارى مى خواهم زیرا که بالاتر از هر قدرتى و در راه تو جان مى دهم که بهترین مرگ ها مرگ در راه تو است و چشم امیدم به تو مى باشد زیرا بخشندگى و مهربانى تو از هر مهربانى و بخشنده اى بیشتر است و قدم در راه تو مى گذارم زیرا که بهترین راه مى باشد و هدفم رسیدن به شهادت در راه تو است زیرا که بهترین هدف است. در این زمان که ابر فاسدان و چپاولگران شرق و غرب دست بدست هم داده و سعى مى کنند تا انسانیت را از بین ببرند و تمامى ثروت هاى معنوى انسان را غارت کنند و از بین ببرند و به هدف کثیف خود برسند این وظیفه هر مسلمان آگاهى است که بر علیه آنها قیام کند هم اکنون که لطف خدا شامل حال کشور ما شده است و به ما رهبرى داده است که ما را بیدار کرده و ما را به راه خدا و انبیاء دعوت مى کند. من وظیفه خود دانستم که به نداى رهبرم پاسخ مثبت دهم و براى جنگ با کافران صدامى به جبهه جنگ حق علیه باطل عزیمت کردم و امیدوارم که خداوند مرا یارى کند تا بتوانم وظیفه ام را نسبت به انقلاب و رهبر آگاه و امت حزب الله و ایثارگر خوب انجام دهم من با چشمى باز و آگاهانه قدم در این راهى گذاشته ام که امام حسین(ع) و یارانش قدم گذاشتند و در این راه از همه چیز خود مى گذرم و تا به حال گذشته ام.
من مى روم که در راه خدا جان ببازم و جان خود را در راه خدایى فدا کنم که تمام وجودم را به من داده است و من هم تمام وجودم را در راه او می دهم و افتخار می کنم که در راه خدا جان می دهم زیرا مرگ در راه خدا بهترین مرگهاست و مرگى است که شهادت نام دارد که انسان پس از شهادت حیاتى جاوید خواهد یافت و فقط جسم او از بین خواهد رفت و راه او و یاد او و نام او براى همیشه در خاطره ها خواهد ماند .
شهادت پیروزى است که انسان در مقابل دنیاى مادى به دست می اورد و رسیدن به شهادت فتح قله پیروزى در راه خداست و شهادت افتخار من است و آرزوى من است ، هدف من خدمت در راه خدا براى خاطر رضاى خدا می باشد و امیدوارم که در این راه به پیروزى بر دشمنان اسلام برسم که اینگونه شهید شوم البته شهادت نصیب هر کسى نمىشود و فقط خدا کسانى را شهید مىکند و زندگى جاوید مىبخشد که با نیت خالص و پاک قدم در راه خدا بگذارند که البته امیدوارم که نیت من هم خالص و پاک باشد و من خود را لایق شهادت نمىدانم ولى اگر خداوند بزرگ نظر لطفى به من گناهکار نمود و گناهان مرا بخشید و من به شهادت یعنى قله پیروزى رسیدم.
از شما پدر و مادر عزیزم مى خواهم که با روحیه اى
عالى و ایمانى قوى چون کوه استوار باشید و در مقابل جنازه من آنچنان صبور و مقاوم
باشید که منافقان و دشمنان اسلام به لرزه بیافتند و از روحیه شما درس بگیرند و توبه
کنند و به دامن اسلام پناه بیاورند و از پدر و مادر و خواهر و برادرانم و تمامى اقوام
عزیزو دوستان و برادران گرامىام مىخواهم در برخورد با شهادت من روحیه خود را
تقویت کنند و در تشییع جنازه من با روحیه اسلامى و ایمانى محکم چون کوه شرکت کنند
و با روحیه عالى خود آنچنان مشت محکمى بر دهان دشمنان اسلام بزنند که آنها از ترس
بر جایشان خشک شوند.
در روز تشیع جنازه من گریه نکنید زیرا که شهید گریه ندارد بلکه خوشحال باشید چنانکه فکر کنید روز عروسى من است و کسانیکه پشتیبان ولایت فقیه و طرفدار این انقلاب نیستند حق ندارند در تشییع جنازه من شرکت کنند و از پدر و مادر عزیزم مىخواهم که اولا مرا ببخشند و حلالم کنند و در تشیع جنازه من گریه نکنند و اگر مىخواهند گریه کنند در منزل و آنهم آرام گریه کنند اگر من به این درجه بزرگ رسیدم جنازه مرا در گلزار شهداى چهارصد دستگاه دفن کنید و من دلم مىخواهد که در این گلزار دفن شوم ولى اگر پدر و مادرم تصمیم گرفتند مرا در جاى دیگرى دفن نمایند مىتوانند در هر جایى که دلشان مىخواهد مرا دفن کنند در هنگام دفن کردن جنازه من از .تمامى کسانى که مرا مىشناسند بخواهید که گناهان و بدى هاى مرا ببخشند و در این روز مرگ بر آمریکا یادتان نرود و در هنگام دفن چند آیه از قرآن مجید بخوانید و مرگ بر منافق همه با فریاد بلند بگویید و در روز تشییع جنازه بر روى تابوت و همچنین بر روى قبرم عکس بزرگى از امام و عکس کوچکى از من بچسبانید تا مردم بدانند که پیرو امام و رهبر آگاه بوده ام و در راه او براى رضاى خدا جان داده ام و در آخر از پدر و مادرم مى خواهم که مرا ببخشند و براى من دعا کنند تا خداوند گناهان مرا ببخشد پیرو ولایت فقیه باشید و عبادت خداوند و نماز را فراموش نکنید و یاد خدا باشید که یاد خدا آرام بخش دل ها مى باشد وامام را دعا کنید که تمام این نعمت ها از برکت وجود چنین رهبرى است و هرچه فرمان مى دهداز دل وجان گوش دهید و فرمانش را انجام دهید و در آخر مى خواهم از شما که تمام چیزهایى را که از من به جاى مانده است در راه رضاى خدا استفاده کنید و به مصرف در راه خدا برسانید.
هیچکس
حق ندارد از خون من استفاده شخصى یا گروهى بکند و اگر مى خواهید در مورد شهادت من
تبلیغ کنید باید براى خدا و به خاطر رضاى خدا باشد. بادرود و سلامى بیکران به امام
زمان (عج) و نایب بر حقش امام خمینى و امت مسلمان ایران.
کوچیک شما - مسافر کربلا سی ام شهریور ماه1361
نویدشاهدالبرز
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنر