شهیدستان کرج

یادمان شهدا و رزمندگان دبیرستان شهدای انقلاب

شهیدستان کرج

یادمان شهدا و رزمندگان دبیرستان شهدای انقلاب

سلام خوش آمدید
شهید فتحی عباس آبادی-رضا

شهید رضا فتحی عباس آبادی
نام پدر: علی اصغر
تاریخ تولد: 13-11-1339 شمسی
محل تولد: البرز - کرج

دنش آموز سال سوم اقتصاد

تاریخ شهادت : 10-12-1362 شمسی
محل شهادت : جزیره مجنون

عملیات خیبر

گلزار شهدا: امامزاده محمد

البرز - کرج


نگاهی به زندگی شهید «رضا فتحی عباس‌آبادی»
شهید «رضا فتحی عباس‌آبادی» خیلی کم‌رو، کم‌حرف، خوش‌اخلاق و خوش برخورد بود. نمازش را اول وقت می‌خواند و در نماز جمعه و جماعت شرکت می‌کرد و به دیگران نیز این امر مهم را توصیه می‌کرد.

شهید «رضا فتحی عباس‌آبادی»

به گزارش ایکنا از البرز «شهید رضا فتحی‌عباس‌آبادی» از شهدای دوران دفاع مقدس فرزند علی‌اصغر، در سیزدهم بهمن‌ماه سال ۱۳۳۹ در کرج در خانواده‌ای مؤمن، معتقد و زحمتکش به دنیا آمد. وی پس از در دوران کودکی پدرش را از دست داد و مسئولیت اداره زندگی را به دوش گرفت. در سیره او آمده است: او خیلی کم‌رو، کم‌حرف، خوش اخلاق و خوش برخورد بود. رضا نمازش را اول وقت می‌خواند و در نماز جمعه و جماعت شرکت می‌کرد و به دیگران نیز این امر مهم را توصیه می‌کرد.

او دوران دبستان را در مدرسه نادرشاه(شهید محمد زارع)، دوران راهنمایی را در مدرسه‌ خشایارشاه (خِرد) و دبیرستان را در مدرسه‌ «شریعتی» شهدای انقلاب سپری کرد و موفق به کسب مدرک سوم نظری در رشته اقتصاد شد.

او خیلی کم‌رو، کم‌حرف، خوش‌اخلاق و خوش برخورد بود. رضا نمازش را اول وقت می‌خواند و در نماز جمعه و جماعت شرکت می‌کرد و به دیگران نیز این امر مهم را توصیه می‌کرد. روزهای دوشنبه و پنج‌شنبه را روزه بود.

با اوج‌گیری انقلاب او نیز همانند دیگر مردم در اکثر راهپیمایی‌ها و تظاهرات علیه شاه شرکت می‌کرد و اکثر اوقات خود را در فعالیت‌های انقلابی می‌گذراند.

خواهرش نقل می‌کند: «رضا در مدرسه راهنمایی چهارصد دستگاه درس می‌خواند. زمان شاه روزی با یکی از دوستانش قرار می‌گذارند که به مدرسه رفته و عکس‌های شاه را پاره کنند. شبانه از یک دریچه وارد کلاس می‌شوند و رضا شروع به پاره‌ کردن عکس‌ها می‌کند. دوست رضا ترسیده و فرار می‌کند. از صدای پاره‌ کردن عکس‌ها فراش مدرسه بیدار شده و به شهربانی اطلاع می‌دهد.

رضا را پس از دستگیری به شهربانی برده و شکنجه‌اش می‌کنند، اما به علت پایین‌ بودن سن و وساطت یکی از آشنایان آزادش می‌کنند.»

او پس از پیروزی انقلاب دست از فعالیت‌هایش برنداشت و به مبارزه با ضدانقلابیون و گروهک‌های محارب پرداخت. با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی عضو این ارگان انقلابی شد.

رضا در نامه‌ای به خانواده‌اش نوشته است: «چه به جاست کسانی هم که در پشت جبهه تلاش می‌کنند، سعی می‌کنند علاقه‌های کاذب را از بین ببرند؛ البته قبول‌‍‌کردن ظاهری و زبانی کاری معقول و خوب است ولی زمانی ارزش پیدا می‌کند که دل هم هماهنگی داشته باشد. حضرت علی(ع) در نهج‌البلاغه به این مطلب اشاره کرده است و امام هم در پیام ۲۲ بهمن به این موضوع اشاره کرد. فداکاری‌کردن برای افراد مشکل است. مثلاً کسی که در جبهه زیرآتش دشمن قرار می‌گیرد، با سختی و فشار باید مشکلات را تحمل کند ولی تحمل همین مشکلات برای کسانی که به درجات بالایی از جهت ایمانی و تکامل روح رسیده‌اند آسان است. البته این هم درجات دارد برای کسانی مانند علی(ع) که بر روی بلندترین قله‌های ایمان و تقوا قرار گرفته‌اند، به صورت عشق در می‌آید خداوند به همه ما توفیق دهد که به آن درجات برسیم.»

هم‌رزمانش نقل کرده‌اند: «رضا قبل از شهادت گفت: به پیش سربازان امام زمان(عج)، ما پیروزیم. آرپی‌جی‌ها را بردارید و کافران را نابود کنید.»


https://s18.picofile.com/file/8431433500/%D8%A7%D8%B2_%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D8%AA_%D8%A8%D9%87_%DA%86%D9%BE_%D8%B3%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B1_%D8%B1%D9%86%D8%AC%DB%8C_%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF_%D8%B1%D8%B6%D8%A7_%D9%81%D8%AA%D8%AD%DB%8C_%D9%88_%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF_%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D9%85%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C.jpg

از راست به چپ:

 سردار رنجی،شهید رضا فتحی،شهید علی مردانی


رضا در مدت یک ‌سال چهار بار به جبهه اعزام شد که در این مدت چندین بار مجروح شد. در آخرین اعزامش جزو لشکر حبیب‌بن‌مظاهر در عملیات خیبر در حالی‌که عهده‌دار سمت فرمانده گروهان بود، در شانزدهم اسفندماه سال ۱۳۶۲ در جزیره مجنون براثر اصابت ترکش از ناحیه سر به درجه رفیع شهادت نائل گشت.

شهید رضا فتحی عباس‌آبادی در وصیت‌‌نامه‌اش نوشته است: «و اما مادرم، همسرم و خواهرانم گرچه نیاز بود که پیش شما بمانم، اما این دو روزه عمر خیلی سریع می‌گذرد و اصل آنجاست. خوشا ب ه‌حال کسانی که این راه را انتخاب کردند و این چند روزه عمر را با ایمان به خدا و عمل صالح به پایان می‌رسانند و از آزمایش‌های خدا پیروز و سربلند بیرون می‌آیند. امیدوارم بیشتر از این بتوانید وظایف دینی خود را انجام دهید.» پیکر پاکش را در امامزاده محمد(ع) به خاک سپردند.




به گزارش نوید شاهد البرز؛ کتاب «لاله های واژگون» داستان زندگی سردار شهید «رضا فتحی عباس آبادی» است که به قلم نویسنده و داستان پرداز «علی دنیایی» به رشته تحریر در آمده است. وی متولد آبان ماه 1349، و دارای مدرک کارشناسی  در رشته کشاورزی است که نویسندگی را به طور حرفه ای از سال1393، با چاپ اولین کتابش آغاز کرده است و تاکنون چندین اثر به مرحله نشر رسانده است.

دنیایی نویسنده رمانهای عاطفی و اجتماعی است و دارای سه مجموعه رمان که دو مجموعه آن به نامهای «ته قلب گم شده ام» ، «به رنگ سراب» به چاپ رسیده اند. وی برگزیده برتر اولین دوره مسابقات شعر دفاع مقدس از طرف اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان ملارد در سال1394، نیز می باشد.

کتاب «لاله های واژگون» اولین اثر وی در حوزه ایثار و شهادت است و آثار دیگری نیز از این نویسنده به نام های «ته قلب گم شده ام»، «شاخه های بی باک»، «با چشمان باز»، «سردار حماسی» چاپ شده است.
«لاله واژگون» از آگاهی و غیرت «شهیدرضا فتحی عباس آبادی» روایت می کند


نوید شاهد البرز گفت وگویی را با این نویسنده ترتیب داده است که ما حصل آن را در ادامه مطلب می خوانید:

    لطفا خودتان را معرفی فرمایید و رزومه از کارهایتان برای آشنایی بیشتر مخاطبان بفرمایید:

من «علی دنیائی» متولد سال 1349، دارای مدارک کارشناسی کشاورزی و کارشناسی HSE هستم. از بنده چهار مجموعه رمان عاطفی، اجتماعی که دو مجموعه هم اکنون به چاپ رسیده به نام‌های: کتاب "ته قلب گم شده‌ام" واز انتشارات ماهابه در سال 1393، کتاب "به رنگ سراب" از انتشارات هنر پارینه در سال 1395، و همچنین رمان "پنجره نگاه باران" و رمان " بغض کهنه" که در دست تحریر است.

من عضو نویسندگان ستاد کنگره شهدای استان البرزهستم و دارای سه مجموعه زندگینامه پژوهشی در حوزه ایثار و شهادت و سیره شهدا که دو مجموعه اول به نام‌های کتاب "لاله واژگون" زندگینامه سردار شهید رضا فتحی، کتاب "شاخه‌های بی‌باک" زندگینامه شهیدان محمد و حسین چپردار به چاپ رسیده است.

     آقای دنیایی به عنوان نویسنده «کتاب لاله واژگون » بفرمایید که این اثر چگونه و با چه انگیزه ای نوشته شد؟

از شهدا نوشتن سعادتی بود که خداوند نصیب من کرد. من معتقدم آسایش و آرامش امروز ما مرهون ایثار و از خودگذشتگی دلیرمردان و شیرزنان ایران زمین است و از طریق تریبون نوید شاهد هم سر تعظیم فرود می آورم بر آستان پاک تمام شهیدانی که عزت و شرف این مرز و بوم را بیمه کردند .

در خصوص انگیزه باید بگویم چه انگیزه ای بالاتر از ادای دینی که بر گردن ما نهاده شده است. هر چه امروز کشور ما دارد، به برکت خون این جوانان شهید است. من همیشه در پی این بودم که به گونه ای دینی که شهدا بر گردنم دارند را تا حد توان ادا کنم و با هنر و فنی که در اختیار دارم از سیره و سبک زندگی آنها کتاب و مطلبی در خور شانشان بنویسم که این فرصت فراهم شد.

     بارزترین نکته در زندگی و منش شهید رضا فتحی عباس آبادی در تحقیقاتی که انجام دادید چه بوده است؟

بر اساس تجربه ای که دارم از شهدا گفتن و نوشتن سخت است. بر اساس اظهارات همرزمان و خانواده‌ی شهید فکر می‌کنم غیرت و جوانمردی بارزترین منش شهید فتحی بود. ایشان بسیار متواضع و فروتن بود. ارادات خاصی به بانوی دو عالم حضرت زهرا (س) داشت.

     بعد از مطالعه بر روی جنبه های مختلف زندگی شهید «رضا فتحی عباس آبادی» چگونه او را به ما معرفی می کنید؟

شهید فتحی فردی فرهیخته و با مطالعه بوده است. یکی از مهم‌ترین مواردی که انسان هنگام سخن گفتن باید مورد توجه قرار بدهد، آگاهی و علم در موضوعات است و این خصلت را شهید فتحی داشته است. وی مصداق بارز «داشتن دو گوش و یک زبان تصادفی نیست! » بوده است.

او شخصی بسیار رازدار، با سعه صبر بالا بود. با خدا معامله می‌کرد و هیچگاه درباره‌ی فعالیت و امور روزمره چیزی بروز نمی‌ داد.

     به عنوان یک نویسنده ای که در زمینه ایثار و شهادت قلم می زنید تاثیر نوشتن زندگی شهدا بر جامعه و علی الخصوص نسل امروز را چه می دانید؟

نسل شهدا به نظر من تکرار نخواهد شد. اگر بر مزار شهدا گذر کردید به تصاویر تک‌‌‌ ‌تک آنها فقط نیم نگاهی بیندازید، خواهید دید و خواهید شنید که عظمت و مردانگیشان را با سکوتشان فریاد می‌زنند. شاید این برای من که از شهدا می‌نویسم ملموس تر است.

من به نسل امروز توصیه می‌کنم که بیشتر پیرامون قهرمانان ملی خود،اسطوره‌هایی که تکرار نخواهند شد، مطالعه کنند. قهرمانان واقعی که در سخت ‌ترین شرایط ایستادگی کردند و از خود پایمردی نشان دادند تا شرف ما محفوظ بماند.

     نحوه نگارش چگونه بود و راوی داستان چه کسی بود؟

قالب این کتاب رمان بوده و سعی شده است از حالت خاطره نویسی خارج باشد. داستان از اوج فعالیت قهرمان داستان شروع می‌شود و در نهایت به اتفاقات دوران زندگی و شهادت وی می رسد. داستان به‌صورت راوی سوم شخص دانای کل روایت شده و در برخی صحنه‌ها به‌صورت دانای محدود ظاهر شده است.

     کتاب در چند فصل تدوین شده است معیار فصل بندی چه بوده است؟

کتاب دارای صدوسی‌ونه صفحه و دوازده فصل است. فصل‌ها براساس شکل‌گیری شخصیت قهرمان داستان تنظیم و پیش رفته است. این کتاب به همت دوستان در کنگره‌ی شهدای استان البرز به چاپ رسیده است.

    اسناد و مدارک چطور جمع آوری شد؟

برخی از مطالب از خاطرات و ابراز احساسات همکاران، دوستان و همرزمان شهید و نیز خانواده‌ی شهید و بخصوص همراهی خستگی ناپذیر همسر شهید تهیه شده است.

برخی دیگر نیز از اسناد و مدارک موجود در گنجینه‌ی شهدا و سوابق موجود در اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان البرز گردآوری شده است.

    در این حوزه اثر دیگری در دست تالیف و رونمایی دارید؟

کتاب "شاخه‌های بی‌باک" زندگینامه داستانی برادران چپردار، سردار شهید محمد چپردار و شهید حسین چپردار، به مرحله چاپ رسیده است. تحریر کتاب "با چشمان باز" زندگی نامه داستانی سردار شهید جواد رهبر دهقان نیز به پایان رسیده است.

     به عنوان نویسنده ای که در حوزه ایثار و شهادت کار می کند این وادی رو چطور دیدید؟

با اینکه رئال می‌نویسم ولی فردی آرمان‌گرا و ایدئالیست هستم و از کاستی‌ها و بی‌برنامگی‌ها در حوزه‌ی نشر رنج می‌برم. انتظار داشتم لااقل در حوزه‌ی دفاع مقدس با این معظل مواجه نباشم که این‌گونه نبود.

    در پایان اگر مطلبی ناگفته دارید بفرمایید:

برایتان آرزوی توفیق دارم.

گفت و گو از نجمه اباذری

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
آخرین نظرات