نامه به یادگار مانده شهید حسین آژیر از شهیدستان کرج
حضور محترم پدر عزیزم سلام:
باعرض سلام، سلامتی شما را از درگاه خداوند خواهان و خواستارم و
امیدوارم که حالتان خوب بوده باشد و هیچگونه ناراحتی از اینجانب، حسین
نداشته باشید که من حالم خوب است. ماهنوز در پادگان دوکوهه اندیمشک هستیم.
ممکن است فردا شب یعنی چهاردهم اسفند ماه 1360 برای بازدید به منطقه برویم
و باز به پادگان برگردیم تا با منطقه آشنایی پیدا کنیم و ممکن است ازهفدهم
یا هجدهم به جبهه اعزام شویم.
من یک نامه برای شما فرستادم که جوابش
هنوز به دستم نرسیده است. در تاریخ دوازدهم اسفند 1360 که برای مرخصی به
اندیمشک رفته بودم. برای دایی ناصر تلفن کردم و دو بار به منزل آقای هواجو
تلفن کردم که بار اول قطع کرده بود و بار دوم تماس گرفتم و من سه بار به
پایگاه وحدتی رفته بودم تا حسین را ببینم ولی نتوانستم هر بار که رفتم سر
پست بود و از خود پایگاه گفته بودندکه قرار است به مرخصی برود. فعلأ جای ما
خیلی خوب است و اینجا هوا خیلی گرم است. خدمت مادر عزیزم، دعا و سلام
زیادی میرسانم. خدمت برادرانم؛ حسن آقا و عباس آقا سلام زیادی میرسانم.
خدمت طاهره خانم و فاطمه خانم سلام زیادی میرسانم. خدمت آقا طاهر و شهلا
خانم سلام ز یادی می رسانم خدمت علی آقا سلام زیادی می رسانم. خدمت تمام
دوستان و آشنایان سلام زیادی میرسانم و الان که این نامه را می نویسم یکی
از بچه ها قرار بود به کرج بیاید فوری یک نامه را برایتان نوشتم.
سیزدهم اسفند ماه 1360 دیگر عرضی ندارم جز دوری شما خدا نگهدارتان.
به امید پیروزی حق علیه باطل.