نام شهدای مقاومت فرانسه بر کوچهها و خیابانهای پاریس
برگزاری مراسم نمادین احترام به سربازان گمنام بهطور روزانه در مکان طاق پیروزی شهر پاریس تنها یکی از برنامههای فرانسه برای گرامیداشت و یادبود سربازان و ایثارگران این کشور است.
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از مهر سید وحید یعقوبی پژوهشگر حوزه فرهنگ و ادبیات فرانسه عضو هیات مدیره مرکز ایران و فرانسه و دارای دکترای ادبیات تطبیقی از فرانسه است که در اینمطلب به برشماری بخشی از برنامههای فرانسه برای ارجگذاری به ایثارگرانش میپردازد.
***
از دیرباز در گستره فرهنگ و ادب فرانسه همواره موضوعاتی نظیر تکریم و بزرگداشت، قهرمانپروری و اسطورهسازی مورد توجه بوده است؛ چنانچه در طول تاریخ این کشور میتوان تلاش برای حفظ تعلقات گذشته، تاکید بر ادبیات ملی و میهنی و گرامیداشت مفاخر عرصههای مختلف را به بهانههای گوناگون علمی و ادبی، شاهدی بر این مدعا دانست.
در فراز و نشیب این تاریخ، قرن بیستم شاهد دو رویداد اسفناک بشریست، وقوع دو جنگ جهانی با علل و ریشههای غالبا برخواسته از امیال برتری جویانه با هدف استیلای نظامی بر سایر ملل، صحنهای از منازعات بیشمارِ نیروهای نظامی و غیرنظامی و بهجای ماندن میلیونها کشته و زخمی را به تصویر میکشد. با این وجود اما در انباشت این آوار سهمگینِ بهجایمانده از دوران دهشت انگیز آن سالها، جانفشانی و جانبازی کشتگان و اسیران این جنگ، هیچگاه از خاطر فرانسویان دور نماند؛ همچنان که دولتمردان و سیاستمداران این کشور را بر آن داشت تا به وضع قوانین و تدابیر حمایتی همت گمارند.
از حدود ۴۰ میلیون جمعیت کشور فرانسه در سالهای جنگ جهانی اول، بیش از یک میلیون و ۴۰۰صد هزار کشته، حدود ۵ میلیون زخمی و بعدها همزمان با جنگ جهانی دوم و افزایش جمعیت به بیش از ۴۰ میلیون نفر، ۶۰۰ هزار کشته از مجموع نظامیان و شهروندان عادی به جا ماند. موضوعی که با حجم انبوه کشتهشدگان فرانسوی بهسرعت به یکی از دلمشغولیهای اساسی دولت یعنی رسیدگی به وضعیت بازماندگان، سربازان نجات یافته و خانوادههای قربانیان این جنگ بدل شد تا آنجا که ما امروزه پس از گذشت ۷۵ سال از آخرین جنگِ ویرانگر این کشور، فرانسه کشوری مبتنی بر قوانین و ارزشهای لائیسیته را بهعنوان یکی از کشورهایِ مترقی در وضع قوانین حمایتی از جانباختگان و جانبازان جنگ بدانیم.
از اولین ایده گرامیداشت «سرباز کشته شده برای ملت» در فرانسه، بیش از یک قرن میگذرد، دورهای که کمی بعدتر و بعد از خاتمه اولین جنگ جهانی با تصویب مجلس سنای این کشور سنگ بنای یادبودی از سرباز گمنام در محل پانتئون پاریس نصب شد، تصمیمی که البته اجرای آن به طاق پیروزی پاریس واقع در میدان شارل دوگل، منتهی به خیابان شانزه لیزه موکول گردید. اگر گذری بر این کشور تاریخی داشته باشیم، بیشک این بنای باشکوه را در یکی از پرترددترین و گران قیمتترین مناطق پاریس، میتوان یکی از نمادهای وطنپرستی فرانسویان دانست؛ آنجا که در برهههای مختلف تاریخی یادآور محل عبور همراهان و یاران ناپلئون و یا آوردگاه جشنِ پیروزی فرانسه در جنگ جهانی اول در ژوئیه ۱۹۱۸ است؛ مکانی تاریخی که خاکسپاری سرباز گمنامِ کشتهشده در جنگ جهانی اول در آن، خاطره شکوه تشییع پیکرِ اسطوره ادبیات فرانسه یعنی ویکتور هوگو و قرار دادن جسد او در زیر این طاق تاریخی قبل از خاکسپاری در مقبره پانتئون را در اذهان تداعی میسازد.
مشعل همیشه فروزان طاق پیروزی که در ۱۱ نوامبر ۱۹۲۳ توسط آندره مجینو وزیر جنگ وقت فرانسه برافروخته شد، نهتنها هیچگاه خاموش نشد بلکه تمدید آن با برگزاری هر روزه مراسمی نمادین در بزرگداشت مقام سربازان گمنام در ساعت ۱۸ همچنان بدون وقفه ادامه دارد. بزرگداشتی که هر بار توسط یکی از ۹۰۰ انجمن فرانسوی کهنه سربازان، حمایت و سازماندهی میشود و بهصورتی کاملا رسمی با حضور گروههای مارش نظامی، اهالی پاریس و نیز گردشگران در این محل یادبود اجرا میشود.
فرانسه اساسا یکی از کشورهای پیشرو در موضوع گرامیداشت یاد رزمندگان و تکریم کهنه سربازان است. ارائه خدمات و سرویسهایی که از طرف دولت ارائه میشود، وضع قوانین حمایتی، زنده نگهداشتن یاد کشتهشدگان و فرماندهان به بهانههای گوناگون، عموما در همین راستا تعریف میشود. در سال ۱۹۱۶ در گرماگرم جنگ جهانی اول، اولین «اداره ملی کهنه سربازان و قربانیان جنگ» وابسته به وزارت کار در فرانسه تأسیس شد که مسئولیت آن شناسایی سربازانی بود که برای پیروزی این کشور در جنگ شرکت کرده بودند، سپس یک سال بعد ادارهِ دیگری بازگشایی شد که وظیفه آن کمک مالی و همچنین تقبل مسئولیت فرزندانی بود که والدین خود را از دست داده بودند، و در نهایت در سال ۱۹۲۶ سومین اداره که موظف به تأمین مایحتاج کهنه سربازان بود، تاسیس شد و اینچنین از سال ۱۹۴۶ با تجمیع آنها، این اداره به شکل نوین و کنونی خود بهعنوان نهادی دولتی و زیر نظر وزارت نیروهای مسلح فرانسه وظیفه حمایت مالی و معنوی حدود ۳ میلیون نفر از قربانیان جنگ را به عهده دارد. مهمترین وظیفه این اداره، راهنمایی و مدیریت امور بازماندگان و رزمندگان جنگ برای دریافت کارت ایثارگری و استفاده از مزایای آن است تا با داشتن چندین مجموعه تکمیلی نظیر مدیریت عمومی، مسکن بازنشستگی و مؤسسات مددکاری مشغول خدمات رسانی باشد. از مزایای این کارت میتوان به کاهش سن بازنشستگی، دارا بودن حقوق ماهیانه، تخفیفهای مالیاتی، امتیازات ویژه در بیمه بازنشستگی، برخورداری از یک درصد سهیمه اختصاصی استخدام و دریافت نشان لیاقتِ ملی اشاره کرد.
ذیل ردهبندی عناوینی نظیر تبعیدیها، اسرای مقاومت و وطندوستانی که در کشورهای دشمن به کار اجباری گماشته شدند، ارائه خدمات دیگری بهمنظور جبران خسارت یتیمان و بازماندگان، مستمری و مقرری ماهیانه به همسرانِ بیوه فرانسوی که شوهران آنان در جریان جنگ کشته شدهاند، اهدای کارت معلولیت با بهرهمندی از تخفیف ۵۰ تا ۷۰ درصدی بلیط وسایل حمل و نقل عمومی، قطار و هواپیما و نیز معافیت از حق پارک خودرو و حق تقدم در اتوبوسها و متروها، ازجمله وظایف این سازمان است. ارائه خدمات به فرزندان قربانیان جنگ از دیگر وظایف این سازمان است چنانچه ارائه مشاوره و کمکهای غیر مادی، کمک هزینه برای تأمین مایحتاج اولیه زندگی و ارائه بورسهای تحصیلی به آنها، کمکهزینه درمانی و تحصیلی و حتی معاف بودن از پرداخت حق ثبت نام دانشگاه و برخورداری از معافیتهای مالیاتی بر ارث و کمک هزینه مسافرت در زمره این خدمات قرار دارند.
«اداره ملی کهنه سربازان و قربانیان جنگ» مجری اصلی تکریم رزمندگان در وزارت نیروهای مسلح فرانسه است که آشناکردن نسل جوان با ارزشهای معنوی و تقویت حسِ وطنپرستی از دیگر وظایف محوله آن است. این نهاد دولتی با دنبال کردن اهدافی نظیر بزرگداشت، اشاعه و نشر ارزشهای ملی و میهنی با برپایی نمایشگاههای موقت و دائم و نیز مراسمهایی بهنام «روزهای یادبود» با حضور نمایندگانِ رزمندگان پیشکسوت که همواره بهصورت رسمی و همراه با سرودهای نظامی است، سعی در یادآوری روزهای تاریخی و حوادث مهم فرانسه و نیز ترویج فرهنگ احترام، تعهد و شجاعت در بین عموم مردم بویژه نسل جوان و دانش آموزانِ این کشور دارد.
اما جلوهای دیگر از این تکریم و ارجگزاردن به مقام رزمندگان، جانبازان و کشتگان جنگ هنگامی است که قدم در خیابانها و معابر شهرهای کوچک و بزرگ و حتی روستاها می گذارید؛ مناظر، اماکن و ساختمانهای تاریخی که به سادگی از پیکره و نمای آن در مییابیم متعلق به ویرانیهای بهجای مانده از دوران جنگ هستند که گویی مدت مدیدی از خاتمه آن نمیگذرد، ویرانههایی که همچنان پا برجایند و برای حفظِ یاد وخاطره رزمندگان و سربازان راه وطن به خوبی از آن نگه داری میشود.
از هر کوی و برزن که بگذریم، بهندرت میتوان نشانی از سرباز و یا رزمنده فرانسوی نیافت، در نقطه و دقیقا در همان محلی که سربازی از ارتش فرانسه و عضوی از اعضای نیروی مقاومت فرانسه روزگاری از پای درآمده و یا تیرباران شده، سنگ یا پلاک یادبودی نصب شده که روی آن نام و نحوه کشتهشدن آن شهید حک شده است؛ شهیدانی که عینا با همین عبارت و با همان بارِ معنایی شهید (Martyre) مورد خطاب قرار می گیرند. کمتر اتفاق میافتاد از خیابانی گذر کنیم و پلاکی از برنز و یا لوحی از سنگ با دسته گلهایی که معمولا در یکی از روزهای هفته از سوی شهرداری در کنار قرار آن میگیرند، نبینیم.
اما این ارزشگذاری و فرهنگ احترام تنها به مواردی که اشاره کردیم، ختم نمیشود. نامگذاری معابر، خیابانها، بولوارها و میادین در فرانسه اغلب برگرفته از نام ژنرالها، افسران نظامی و رزمندگان و فرماندهان عالیرتبه ارتش فرانسه و یا جنبش مقاوت است که یا در جنگ شرکت داشتهاند و یا جان خود را در راه وطن فدا کرده و همچنان علیرغم گذشت بیش از یک قرن از اولین جنگ جهانی هنوز نام آنها بر زبانها جاری است. بهانهای از اقامت آنها در یک محله و منطقه، محل تیرباران و کشتهشدنشان و یا سنگری برای دفاع، تنها کافی است تا با نصب یک نشان به تکریم و احترام به رزمندگان و شهدای جنگ و گرامیداشت یاد و خاطره آنان در سراسر خاک این کشور بپردازند.
باری، ساحت تکریم و احترام اینان از چنان اهمیتی برخوردار است که هر ماه نفر به نفر باقیمانده آنها بهصورت دقیق از سوی مراجع رسمی اعلام عمومی میشود تا آنجا که براساس آمار منتشره در سال ۲۰۰۳ میلادی، ۸۱ نفر از رزمندگان فرانسوی که در جنگ اول جهانی شرکت داشتند همچنان زنده بودند تا اینکه در سال ۲۰۰۸ میلادی نهایتا آخرین نفر از رزمندگان جنگ اول جهانی هم از دنیا رفت. نمیتوان مراسمی رسمی و یا مناسبتی ملی و حتی بینالمللی در فرانسه یافت که صفوف نخست آن خالی از کهنهسربازان با مدالهای رنگارنگ و لباسهای نظامی باشد.
ارجنهادن و احترامی نمادین بهیاد جانفشانیها و دلاوریها سربازان راه وطن، الگویی که هر چند نظایر و مصادیق آن در کشور ما نیز قابل جستجو است، اما مطالعه و بازنگری آن نزد سایر ملل و دولتهای آنان که چگونه این وظیفه خطیر را مهم میشمرند، میتواند محل تاملی برای نسلهای کنونی باشد که قدر ارزشها و سرمایههای بهویژه معنوی و مقدس کشورمان را که حاصل جانفشانی های شهیدان، جانبازان پرافتخار، رزمندگان دلاور و اسیران این مرز و بوم است، بیش از پیش بهتر و بیشتر بدانیم.